خسرویوفا: اگر شهید طوقانی در زمان تختی بود قطعاً مثل تختی میشد / ایران قوی با ورزش قهرمانی قوی محقق میشود
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۳۹۲۲۵
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای ورزشکار با تأکید بر اهمیت ورزش همگانی و قهرمانی، ورزش را جزو خطوط اصلی زندگی اجتماعی امروز دانستند.
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای ورزشکار با تأکید بر اهمیت ورزش همگانی و قهرمانی، ورزش را جزو خطوط اصلی زندگی اجتماعی امروز دانستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین مناسبت، این رسانه به گفتگو با محمود خسرویوفا، رئیس کمیته ملی المپیک و پارالمپیک جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.
برای شروع گفتگو از بیانات اخیر رهبر انقلاب در دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی علیهالسلام شروع کنیم و تمجیدی که از بدنه اصلی ورزش کشور داشتند و آن را سالم و شریف توصیف کردند. ارزیابی شما که در متن میدان حضور دارید و با ورزشکاران در ارتباط هستید، از این موضوع چیست؟
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. بنده خودم مدت زیادی ورزشکار بودهام و در فعالیتهای مدیریتی ورزش حضور داشتهام. اگر این دورهها را حساب کنیم، حدود ۵۵ سالی است که در این عرصه حضور دارم.
ورزشکارها آنطور که من برداشت میکنم، آدمهای خیلی باهوشی هستند و در عین حال، آدمهای پیچیدهای نیستند، آدمهای سادهایاند. ما فکر میکنیم آدمهایی که دیگران را دور میزنند، دروغ میگویند، ریاکاری میکنند، هزار کلک به کار میبرند، فکر میکنیم نشان باهوشی آنهاست. نه، این پیچیدگی است. ورزشکارها این پیچیدگیها را ندارند. فکر و ذکرشان در میدان مسابقه متمرکز شده است و دنبال سلامتی جسمی خودشان هستند. در همین حال هم، مسابقه میدهد و با دیگران در قالب یک چارچوب مشخص رودررو میشود؛ چارچوبی که در دنیا به نام اخلاق ورزشی، بازی جوانمردانه و به تعبیر ما پهلوانی، شناخته میشود.
باید برای این روحیه خیلی ارزش قائل بشویم. درون جامعه ورزشی ما واقعاً بچههای مؤمنی هستند. اگر به قبل از انقلاب رجوع کنید، مثلاً آقای دادکان را در فوتبال دارید. مؤمن، متدین، متشرع، با خانوادهای مذهبی، پدر پهلوان و…؛ حتی قبل از یک سفر خارجی مسئول یکی از باشگاههای زمان شاه که تیمسار بوده، به او میگوید چقدر بدهم ریشت را بزنی؟ در جواب گفته بود من چقدر به شما بدهم ریشت را بگذاری؟ و بابت این کار سیلی میخورد؛ یا آقای حسین فرکی و خیلیهای دیگر. آقای دهداری مربی فوتبال بود. با هر فوتبالیست قدیمیای که صحبت میکنید، او را بهعنوان الگو معرفی میکند. رفتارهایش را میبینید که چقدر رفتارهای سالمی بوده است؛ و این جریان هم بعد از انقلاب تقویت شده است.
بعد از انقلاب دگرگون شده و در این زمینه انقلابی رخ داده است. بیش از دویست هزار شهید و چند صد هزار نفر جانباز داریم، خیلیها هم رزمنده بودهاند، ولی توفیق شهادت یا جانبازی نصیبشان نشده است. اینها تعدادشان به مقیاس میلیون میرسد. عموم اینها ورزشیاند.
از بین شهدا، بیش از پنج هزار و خردهای شهید ورزشکار داریم. اینها شناسنامه دارند؛ یعنی کارت باشگاه دارند و در محل شناخته شدهاند. نه اینکه از ۱۹۰ هزار نفر، صدصدوپنجاه هزار نفر بیشتر ورزشکار نباشند، آن ۱۹۰ هزار نفر هم ورزشکارند؛ شما در اقوام خودتان شاید همه ورزش کنند؛ اما باشگاه که نرفتند. خودش برای خودش یا در محله دارد فوتبال بازی میکند. ما اینها را در قلمرو ورزشکاری تعریف نکردیم که گفتیم پنج هزار شهید. شهدای ورزشکار با تعریف ورزشی شناسنامه دارند.
بعد از انقلاب تحولات زیادی در ورزش به وجود آمد. چند سال قبل در یک مصاحبهای در جوار مزار آقای تختی، نام آقای طوقانی که یکی از شهدای ورزشکارمان هستند را بردم. گفتم اگر شهید طوقانی در زمان تختی بود، قطعاً مثل تختی میشد و اگر آقای تختی فوت نکرده بود، امروز جزو شهدای ورزشکار ما بود. این تفکر، سالم بوده است. این تفکر سالم همه جای دنیا جواب میدهد؛ پس حتماً با شرافتند. اگر امروز اتفاقی بیفتد، شما فکر میکنید ورزشکارها شهید نمیشوند؟ من میگویم شهید میشوند. چرا؟ نگاه کنید ببینید همین الان در بین شهدای مدافعین حرم ورزشکاران هستند. محافظهای شهید حاجقاسم سلیمانی تکواندوکار بودند. اینها آدمهای با شرافتیاند و سالم و ساده زندگی کردهاند.
البته این رشد، محدود به رشد معنوی و فرهنگی هم نبوده و در بخش فنی و مدالآوری هم موفقیتهای زیادی داشتهایم. درست است؟ سال گذشته شما مسئولیت کمیته ملی پارالمپیک را داشتید و در بازیهای توکیو هم مدالهای زیادی کسب کردیم.
زمانی که از بازیهای پارالمپیک توکیو برگشتیم، رئیس پارالمپیک آسیا به ما گفت تعداد مدالهای شما با لندن برابر است؛ اما کیفیت مدالهایتان در این دوره بالاتر رفته، معلوم است که شما یک برنامهریزی مستحکم دارید. این را آنها دارند میگویند؛ البته ایشان حافظهاش مقداری ضعیف است. لندن هم ۲۴ مدال آوردیم. امکان ندارد شما در این سیچهل سال، یک کشور را پیدا کنید که در سه المپیک متوالی، یعنی ظرف دوازده سال در هر دوره ۲۴ مدال آورده باشد. پس معلوم است که این کار، با یک برنامهای دارد پیش میرود. ژاپن در بازیهای پارالمپیک ریو، چهل پله سقوط داشت. چرا ژاپن در المپیک ریو را نام میبرم؟ برای اینکه چهار سال بعد میزبان المپیک بود. میگویند ذخیره ارزیاش در دنیا تک است، تکنولوژیاش روی میز همه و در همهجای دنیا هست. جمعیتش هم بیشتر از ماست. جمعیت ورزشکارش در توکیو بیش از یکصد و سی نفر و تقریباً دوبرابر تعداد کاروان ورزشی ما بود. آنجا ما دوازده مدال طلا گرفتیم، ژاپن سیزده مدال طلا گرفت. پس این نشاندهنده تصادف نمیتواند باشد.
میدان المپیک، میدان تجربه نیست. میدانی است که باید در آن نتیجه بگیریم. نتیجهاش هم، نتیجه ملی است. ما بعد از بازیهای بارسلون، سیاست تمرکز روی کسب مدال را پایهگذاری و برنامهریزی کردیم. بعد هم طرح جامع طولانیمدت برای این کار نوشتیم. امروز که دارم با شما صحبت میکنم، طرح جامع سال ۱۴۲۰ تمام شده است. میدانیم که آن موقع دیگر ما نیستیم؛ اما برای بعدیها باید برنامهریزی بکنیم. آنها تا آشنا بشوند و تجربه کسب کنند، خیلی طول میکشد. بهتر است ما که مسلط هستیم، این کار را برای آنها انجام بدهیم؛ لذا بر مبنای آن یکدفعه، ما رشد خوبی در بازیهای آتلانتا داشتیم، رشد خوبی در سیدنی داشتیم. یک افت کم هم، در بازیهای پارالمپیک آتن داشتیم. علتش این است که یکدفعه پوستاندازی کردیم و تیم جوان را جایگزین کردیم. بعد از آن پکن را داشتیم. نتیجه، خیلی خوب بود که رئیسجمهور وقت هم آنجا حضور پیدا کرد و به پکن آمد و شاهد بازیهای پارالمپیک شد. بعد از آن در لندن نتایجمان خیلی عالی بود: دهتا طلا گرفتیم و بعد از آن هم ریو بود و باز هم ۲۴ مدال کسب کردیم، البته دو طلا کمتر از دوره قبل، یعنی هشت طلا، اما مدالهای نقرهمان دو تا بیشتر شد. معلوم است که اینها، هیچکدامش تصادفی نیست. خوشبختانه در کشور میشود با برنامهریزی به نتیجه رسید. تمرکزگرایی روی کیفیت کار، باعث شد که به اینجا برسیم. یک نگاه هست در کشور که میگوید کسب سهمیه المپیک و پارالمپیک کافی است. موقعی که سهمیه به دست آمد، خود آن برای کشور افتخار است. چرا؟ شعار المپیک این است. راست هم میگویند. شعار المپیک سهمیهگرفتن و حضور ورزشکارهاست. این خودش یک افتخار است.
طبعاً ورزشکاران با این افتخاراتی که کسب میکنند برای کشور و ملت مایه آبرو هستند. یکی از نکاتی که در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای ورزشکار از سوی رهبر انقلاب مورد اشاره قرار گرفت، دام و دانههایی است که در مسیر قهرمانی پیش روی ورزشکاران قرار میگیرد. آیا تشکلها و سازوکارهایی در جامعه ورزشی برای حمایت و پشتیبانی از ورزشکاران وجود دارد؟
ورزشکاران و جامعه ورزشی ما حتی کانون هم ندارند. هنرمندها کانون دارند، وکلا کانون دارند، مهندسین کانون دارند، نگاه کنید همه کانون دارند. ورزشکارها چه دارند؟ یکیدوتا انجمن هست، انجمن صنفی دارند و دور همدیگرند؛ ولی از آن شاخص بیرون نیامده است.
ولی وزارتخانه دارند!
وزارتخانه کار حاکمیتی انجام میدهد. میگوید چه بسازید، چه نسازید، کجا بسازید، کجا نسازید، چگونه بسازید، چگونه نسازید، به چه کسی وام بدهید، به چه کسی وام ندهید. آن مدیر را چطور انتخاب بکنید و…. وزارتخانه کاری که نمیتواند بکند. اگر هم میتواند کاری کند، در این مسائل است. شهید در وزارتخانه تربیت شده است؟ شهید در مسجد و دامن مادرش تربیت شده است. اگر میخواست در وزارتخانه تربیت بشود، شهید نمیشد. یک عده که هم در داخلند و هم در خارج، دوست دارند برای دشمن کار کنند. تعارف نداریم. بخش عمدهاش هم در داخل است و ما غافلیم.
آقا راههای نفوذ را بارها گفتهاند. چرا ما رودربایستی میکنیم و پنهانش میکنیم؟ اتفاقاً آقا در صحبتهایشان به بحث داخلیها اشاره کردند. در خارج هم آنها دنبال طعمه میگردند. چه طعمهای را میگیرند؟ کسانی را که بیشتر در جامعه قابل دیدن هستند، ظرفیتهای بیشتری از نظر اجتماعی دارند و سالم هستند. این سالم بودنشان و این پیچیده نبودنشان باعث میشود احساسی بشوند؛ مثلاً ورزشکاری یکدفعه یک حرکتی را در میدان ورزشی انجام میدهد. چرا؟ در یک لحظه احساس میکند داور حقوقش را دارد پایمال میکند، رقیبش دارد پایمال میکند. یک عکسالعمل احساسی انجام میدهد. چرا در اصناف دیگر این اتفاقات نمیافتد؟
اگر در جامعه، در کف خیابان اتفاقی افتاد و اگر دشمن این را بر مبنای سلیقه خودش برداشت و سناریو برایش تعریف کرد و بعضی جاهایش را حذف و بعضی جاها را زیاد کرد، صریح و خیلی سریع، روی ذهن کسانی تأثیر میگذارد که از نظر ذهنی سلامت بیشتری دارند. نمیخواهم بگویم گول میخورند؛ اما میتوانم بگویم احساسی میشوند و احساس مسئولیت میکنند. من ورزشکار قبل از انقلابم. قبل از انقلاب، آدم مؤمن دیدهام. در میدان ورزش، برای آدم مؤمن جا هست. بعد از انقلاب هم دیدهام. آدمهای با شرافتی هستند؛ هرچند مردم ما همهشان شریف و با شرافتند. راننده تاکسی، بقال، لبنیاتی، کشاورز، مهندس، معلم و…؛ اما بهصورت خاص بچههای ورزشکار ما خیلی آدمهای باشرفی هستند.
این تصویری که شما از بدنه اصلی جامعه ورزش دارید ترسیم میکنید، ارتباط مستقیمی با هویت ملّی و تقویت آن پیدا میکند.
بله. قهرمانی ورزشکاران در سطح گستردهای تأثیرگذاری دارد. شما جمعیت طرفداران ورزش را ببینید، خودشان آمار میدهند که المپیک سه تا چهار میلیارد بیننده داشته است. بازیهای جام جهانی که چند وقت دیگر انجام میشود را چند میلیارد نفر خواهند دید. اثرگذار هم هست. دشمن میآید روی کسانی که اثرگذار هستند و دیده میشوند، سرمایهگذاری میکند. اشکال از ماست که متولی نداریم. یادمان رفته که اینها بچههایمان هستند. فقط نباید در میدان ورزشی به آنها توجه شود. فقط این نیست که توجه کنیم که چطور تمرین کنند، چطور رقابت بکنند. بعد از آن باید یادشان بدهیم که چطور زندگی کنند، چطور ازدواج کنند، چطور درس بخوانند، چطور در جامعه حاضر بشوند، چطور صحبت بکنند. چطور در آینده مربی بشوند، چطور الگو بشوند. در همه این زمینهها میتوانستیم برایشان سرمایهگذاری بکنیم و کارمان به نتیجه هم میرسید.
در تصویر و چارچوبی که برای ایران قوی ترسیم میکنیم، ورزش قهرمانی چه نقش و مأموریتی دارد؟
ببینید، من همواره میگویم که ورزشکارهای قبل از انقلاب اینطور نبودند. من آرزو داشتم روزی ایرانیها، به اورست صعود بکنند. ارتش، یک تیم را هم قبل از انقلاب فرستاد. از مسیر ساده هم فرستادند. نتوانستند کاری بکنند. از مسیرهای ساده اطراف تبت هم رفتند؛ یعنی از یک مسیر دیگری غیر از مسیر اصلی که کاتماندو است. ارتش هم پشتیبانیشان کرد. ضمن احترام به آنها عرض میکنم که از راه سادهای رفته بودند. الان خانمهای ایرانی قلههای بزرگ دنیا را فتح میکنند. به قلههای سخت هیمالیا صعود میکنند. اینها چیزهای نشدنیای بود. گروه خانمهای ما به قله اورست رفتند و آنجا پرچم یا فاطمة الزهراء سلاماللهعلیها را به اهتزاز درآوردند. روی قله، خاک تربت حضرت اباعبدالله علیهالسلام را گذاشتند. ما روزی آرزو داشتیم، یک ایرانی به این قله صعود کند. الان قلههای زیادی زیر پای ایرانیهاست. ما فیلمهای رزمی را قبل از انقلاب نگاه میکردیم، فکر میکردیم هیچموقع غیر از چشم بادامیها، کسی نمیتواند در رزم وارد بشود. الان مربیهایشان ایرانیاند، مدالهایشان در دامن ایرانیهاست، ایران قوی.
واقعاً ما والیبال داشتیم؟ تا مدتی بعد از انقلاب هم نداشتیم. یادم نمیرود، زمانی در دهه ۷۰ رهبر انقلاب در دیداری گفتند اعتقادشان این است که ایران در میدانهای بینالمللی ورزشی باید یکی از سه کشور اوّل در جهان باشد. من در دلم گفتم ایشان چطور میگوید ما اول جهان بشویم؟ اما شدیم! باور نداشتیم که میتوانیم. بچههای شهید در جامعه این باور را به وجود آوردند که میشود روی پایمان بایستیم. مثلاً در فوتبال لژیونرهای با ارزشی داریم. باشگاههای خارجی از ایران بازیکن جذب میکنند. فوتبال ما رشد کرده است، فوتبالیستهای ما در سطح اول اروپا بازی میکنند. پشتسرهم سهمیه بازیهای جامجهانی را کسب میکنیم. در آسیا حرف برای گفتن داریم. در ورزشهای رزمی بلااستثناء حرف برای گفتن داریم. در ورزشهای قدرتی مثل وزنهبرداری، همیشه میگفتیم الکسیف روسی هست و هیچوقت بهتر از او نخواهد آمد. حسین رضازاده آمد این انحصار را شکست، بهداد سلیمی همینطور. واقعاً قبل از انقلاب کدام کشوری میتوانست ادعا داشته باشد که در سنگین وزن مدال کسب کند؟ تمام مدالهای این رشته برای شوروی (روسیه) بود. الان در اختیار ایران است. همینطور رشتههای دیگر، هیچ فرقی نمیکند. تحولاتی رخداد که در ورزش واقعاً قوی شدیم؛ هرچند ظرفیت ورزش کشور ما بیش از اینها است؛ یعنی با نقطه مطلوب هنوز خیلی فاصله داریم. الحمدلله پایهاش را داریم. شالودهاش خوب ریخته شده است. حالا باید بتوانیم روی این پایه، بنای خوبی بسازیم. اگر خوب بنا نکردیم، نباید فکر کنیم که دستمان خالی است. اشکال به سازه وارد است، نه به پایه. بعد از انقلاب، پایه محکمی ایجاد شد. جوانهای ایرانی خودشان را پیدا کردند، چه زن و چه مرد؛ لذا من فکر میکنم که ما در این زمینه، اگرچه با ایران قوی خیلی فاصله داریم؛ اما همین الان به شما میگویم که ظرفیتهای بینالمللی ما، در زمینه داورها، مربیها، ورزشکارها، مدالها، اصلاً با دوره قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست.
با این نگاه، حتی همین واقعیتهای جاری در ورزش قهرمانی ما در بعد از انقلاب، خودش یک موتور امیدبخشی به جامعه محسوب میشود و انرژی مضاعفی به جامعه تزریق میکند.
بله. اینها را مدیون شهدا هستیم. مدیون شهدای مدافع حرم هستیم. آنها رفتند و یک کار نشدنی را انجام دادند. این جوانها باور داشتند که میتوانند. این روی جوان ورزشکار ما تأثیر میگذارد. حرکت کسی که خودش را باور دارد، روی والیبالیست، بسکتبالیست و فوتبالیست ما تأثیر میگذارد. باعث میشود که خودش را پیدا کند. شهدای ما چقدر جسورانه جلو رفتند! فکر خودشان نبودند. خودشان را فدا کردند. حالا یک مسیری بهعنوان ورزش پیدا شده که میتوانند نمایندگان خوبی برای شهدا باشند. بهعنوان نماینده همان کسانی که شهید شدند، در میادین حضور پیدا کنند. بهعنوان یک کشور قوی، اینکه شما میگویید ایران قوی، ایران بزرگ، همین است؛ ایران قوی با ورزش قهرمانی قوی محقق میشود.
همین اثرگذاری هاست که باعث شده کشور مورد طمع قرار بگیرد و برای آن سناریو داشته باشند و حتی وقتی اثرگذار باشد و امکان مهارش را نداشته باشند، با آن برخورد سیاسی کنند.
رهبر انقلاب در صحبتهایشان اشاره داشتند که اگر ورزش، سیاسی نیست، پس چرا غربیها در ماجرای اوکراین آنطور رفتار کردند؟ اینها برنامهریزیهایشان صرفاً برای ورزش نیست. اینها از بیرون در زمینههای مختلف سناریو مینویسند. برای هنر مینویسند، برای اقتصاد مینویسند، برای جنگ مینویسند، برای ورزش هم مینویسند؛ البته روی ورزش خیلی سرمایهگذاری میکنند؛ چون ورزش با افکار عمومی و احساسات مردم و عِرق ملی مردم سروکار دارد. شاید دفعتاً هیجانی دامنگیر اقتصاد نشود و بتوان آن را اصلاح کرد و با یک تدبیر اقتصادی، شرایط تغییر بکند؛ اما ورزش اینطور نیست. نیاز به یک پایهای دارد، نیاز به یک تقویمی دارد، نیاز به یک زمانبندی دارد که مثلاً در بازیهای المپیک پاریس یا بعدش لسآنجلس، نتیجه بگیرد. برای اینکه نتیجه بگیرید یک مسیری را باید طی بکنید و واقعاً آن غرور ملی در آن تأثیر میگذارد. شما نگاه کنید ما در دوره قبلی جامجهانی بعضی از بازیهایمان را هم باختیم، ولی باز مردم به خیابان آمدند و جشن گرفتند. آقا هم در صحبتهایشان به این موضوع اشاره کردند. خب دشمن میفهمند که این ظرفیتها، ظرفیتهای ملی است؛ برای همین هم سعی میکنند که برایش نقشه بکشند.
در آخر هم یک نکته بگویم؛ وقتی آقا راجع به ورزش صحبت میکند، من خجالت میکشم. ایشان همیشه راجع به ورزشهای همگانی صحبت میکنند. ما منتظریم دو سال دیگر دوباره برویم محضر رهبر انقلاب و باز درباره ورزش همگانی صحبت بکنند. یک سال دیگر میرویم خدمت ایشان و راجع به ورزش قهرمانی دوباره صحبت میکنند. رهبر انقلاب یک بار که صحبت کرد، باید ما مسیر و راه را پیدا میکردیم. وقتی ورزش همگانی میخواهیم، آقا راه را روشن کرده و گفته است که برویم به طرف قله و قهرمانی. یک جمله است، یک تأثیر ساده. اینکه قلهای باید باشد که دامنهاش همگانی است و مردم باید به طرف قله حرکت بکنند. حالا انتظارمان این است که آقا هر سال راجع به قهرمانی، یک تعریف جدید و کلیدواژه جدید و کلید طلایی به ما بدهد. ما نسبت به آن چهکار کردیم؟ ورزش همگانیمان دارد درجا میزند. آقا دوباره روی این موضوع تأکید کردند و ما میرویم سراغ تشریفات!
منبع: KHAMENEI.IR
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: محمود خسروی وفا کمیته ملی المپیک رهبر انقلاب اسلامی بازی های پارالمپیک تأثیر می گذارد شهدای ورزشکار قبل از انقلاب بعد از انقلاب ورزش قهرمانی برنامه ریزی جامعه ورزشی ورزش همگانی کانون دارند رهبر انقلاب جامعه ورزش ورزشکار ها ایران قوی بعد از آن ظرفیت ها هزار نفر مدال ها ورزش هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۳۹۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
به پرورش ورزشکار المپیکی بیتوجهی کردهاند/ روال برگزاری مجامع انتخاباتی قطع شدنی نیست
جواد محمدی سکاندار ورزش و جوانان استان اصفهان در گفتوگو با ایمنا از وضعیت امور هیئتهای ورزشی استان اصفهان تا وضعیت سهمیه و حضور ورزشکاران استان در المپیک پاریس میگوید همچنین از کم کاری مسئولین پیشین برای پرورش ورزشکاران المپیکی گلایه دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، جواد محمدی، مدیر کل ورزش و جوانان استان اصفهان، اردیبهشتماه ۱۴۰۱ به عنوان سکاندار ورزش استان انتخاب و معرفی شد و اکنون دو سال از حضورش در اداره کل ورزش و جوانان میگذرد. وی سابقه مدیریت در باشگاه ذوبآهن، اداره ورزش و جوانان شهرستان خمینیشهر و داوری در سطوح بالای فوتبال کشورمان را در کارنامه خود دارد.
محمدی که دوسالی است مدیریت ورزش و جوانان استان را در دست دار طی روزهای گذشته با حضور در خبرگزاری ایمنا پاسخگوی سوالات خبرنگاران بود. حمایت از ورزشکاران اصفهانی برای حضور موفقتر در آوردگاههای مختلف از جمله المپیک، وضعیت تخصیص اعتبار به هیئتهای ورزشی، تسهیلگری اداره کل ورزش و جوانان استان برای حمایت از باشگاههای بزرگ استان، آخرین وضعیت ساماندهی هیئتهای ورزشی استان اصفهان محورهای اصلی این گفتوگو بود و از قضا نیز مصاحبه در روز معلم انتشار یافت تا بیارتباط با سبقه فرهنگی محمدی نباشد.
ایمنا: وضعیت مجامع انتخاباتی هیئتهای ورزشی استان اصفهان چگونه است؟
محمدی: بنا بر برنامه ریزی صورت گرفته قرار بر این بود در پایان سال ۱۴۰۲ مجامع انتخاباتی هیئتهای ورزشی باقی مانده برگزار شود، اما با توجه به تعدد برنامهها و ترافیک کاری قبل از سال جدید نتوانستیم هدفی که داشتیم را محقق کنیم.
تعداد مجامع انتخاباتی هیئتهایی که تاکنون برگزار شده قابل توجه است. مجمع انتخابات رئیس هیئت کارگری، بیستوپنجمین مجمعی بود که از زمان حضور من در اداره کل، برگرار شد. اگر بخواهیم بر اساس میانگین روزشمار بگوییم هر ۲۴ روز یک مجمع برگزار شده است و قطع به یقین در روزهای آینده نیز چهار یاپنج مجمع دیگر برگزار خواهد شد تا بخش عمده کار مان در این حوزه سامان پیدا کند.
هرچند روال برگزاری مجامع انتخاباتی هیچ موقع قطع شدنی نیست زیرا عمدتاً دورهای چهارساله تمام میشود یا بنا به دلایل مختلف مجبور به برگزاری فرایند مجمع جدیدی میشویم. طبق جدولی که وجود داریم در سال ۱۴۰۳ نیز دورهای چهارساله چندین هیئت ورزشی به اتمام میرسد که باید در روند انتخابات قرار بگیرند.
قطعاً در یک ماه آینده مجوز و فراخوان ثبت نام این تعداد هیئت ورزشی با هماهنگی فدراسیون مربوطه پیگیری میشود. بعضاً سنوات مدیریت به شکل سرپرستی چند هیئت بیش از حد معمول شده است که در اولین فرصت جمع بندی میشوند.
برگزاری مجمع انتخاباتی صرفاً در اختیار اداره کل نیست. اداره کل در همه مجامع نائب رئیس بوده و رئیس مجمع رئیس فدراسیون است. گاهی اوقات رئیس مجمع در تاریخ پیشنهادی حضور ندارد تا جلسه برگزار شود یا هماهنگیهای لازم با تاخیر انجام میشود. تمام تلاش ما بر این است تا تحت هر شرایطی سریعاً به اوضاع هیئتها رسیدگی شود زیرا هر هیئتی که تکلیف رئیس و سکاندارش مشخص شود، برنامهریزی برای آن رشته ورزشی بهتر و نتیجه بخشتر صورت میگیرد.
زمانی که یک فرد بداند چهار سال مدیریت امور هیئت را در اختیار دارد قطعاً با برنامه جدی و مدونتر مسائل را دنبال کرده و تیم مدیرتی قوی را کنار خود نگه میدارد تا طبق برنامه پیش رود همچنین ورزشکاران، قهرمانان و اهالی آن رشته ورزشی تکلیف خود را بهتر میدانند.
ایمنا: با توجه به نزدیکی زمان المپیک پاریس، وضعیت نمایندگان استان اصفهان برای کسب سهمیه و مقام در المپیک چگونه است؟
محمدی: ستاد رسیدگی به امور ورزشکاران در المپیک و پارالمپیک مدتی پیش تاسیس شد. همه ورزشکاران و هیئتهای ورزشی که ورزشکار المپیکی یا کسب سهمیهای دارند، در حال فعالیت هستند و جلسات هماهنگی به طور منتظم برگزار میشود.
تقریباً تا به این لحظه ۳۲ ورزشکار در کشور کسب سهمیه قطعی حضور در المپیک ۲۰۲۴ را داشتهاند که سهم استان اصفهان دو نفر از این تعداد کل سهمیه های کسب شده یعنی دو برابر سرانه عدد استانها در کشور، است. تعدادی ورزشکار با شرایط خوب در دروازه کسب سهمیه هستند و قطعاً چهار ورزشکار المپیکی دیگر از استان اصفهان به کاروان اعزامی کشور اضافه میشوند که آمار خوبی برای استان محسوب میشود.
هرچند انتظار حضور ورزشکاران بیشتری از استان در تیم اعزامی به پاریس را داشتیم ولی چند تن از ورزشکاران با بدشانسی و مصدومیت مواجه شدند. به شخصه امید زیادی برای حضور رسول معتمدی، در المپیک داشتم و حتی رئیس فدراسیون نیز شانس زیادی برای وی قائل بود اما متاسفانه مصدومیت گریبان معتمدی را گرفت و نتوانست به سهمیه برسد.
تلاش ما بر این بوده است که ورزشکارانی که در شرایط کسب سهمیه هستند از همه ابعاد معنوی و مادی در بهترین شرایط مورد حمایت قرار گیرند. مرتباً با روسای فدراسیونهای در ارتباط هستیم. البته بخش عمده حضور در الپیک به آمادگی و تلاش ورزشکاران باز میگردد که در فرصت باقی مانده تا المپیک به چه شکل آمده شده و تمرین میکنند تا سهمیه ایشان قطعی شود.
بزرگترین آوردگاه ورزشی در دنیا المپیک و آرزوی هر ورزشکاری حضور در این میدان است. در استان باید در گذشته برای بعضی از رشتههای ورزشی سرمایه گذاری میشد تا امروز در المپیک نماینده داشته باشیم. اگر نگاهی به قبل داشته باشیم، متوجه میشویم ورزشهای کشتی و وزنه برداری، ورزشهای شانس کسب سهمیه و مدال آور کشورمان در ادوار مختلف المپیک است.
کاروان کشتی ایران همیشه در المپیک مدال آور بوده و در همه اوزان ورزشکار اعزامی داشته است. سالیان سال است کشتی استان اصفهان در شرایط و وضعیت مطلوبی قرار نداشته و اکنون در حال پیریزی برای سالهای آینده است پس نباید انتظار نماینده المپیک پاریس را از کشتی اصفهان داشت.
ایران در رشته تکواندو همیشه مدال آورد بوده و نماینده داشته. هادی ساعی رئیس فدراسیون تکواندو، یک مدال آور المپیکی است، اما ما در تکوانو چه کار کردیم؟ بذر پرورش ورزشکار برای حضور در المپیک باید در ادوار مختلف کاشته شود تا به مرور زمان به ثمر بنشیند و المپیکی پر بار داشته باشیم.
اینکه کجای کار ایراد داشته و چه موضوع و شخصی در گذشته کم کاری کرده است تا این نتایج کسب شود را نمیدانم. حضور یک ورزشکار در المپیک به یک سال یا دوسال حضور من یا شخص دیگر نیست بلکه برای حضور یک ورزشکار در این آوردگاه باید حداقل چهار یا پنج سال به طور جدی سرمایهگذاری کرد تا در آوردگاههای بین المللی، جهانی و آسیایی شرکت کند و ضمن محک خوردن و حضور در شرایط جدی حس درونی و امید انگیزه برای فتح بالاترین فله ورزش دنیا را پیدا کند.
در فاصله زمانی یک یا دو ساله مگر یک ورزشکار فوق العاده نخبه بتواند خود را به حد کمال برساند تا به المپیک راه پیدا کند. به شخصه حضور ذهن ندارم که حداقل در ورزش اصفهان چنین ورزشکاری راهی المپیک شده باشد.
اگر شورای بینالمللی المپیک موافقت کند برخی رشتهها همچون اسکیت و ووشو به المپیک اضافه شود، قطعاً تعداد ورزشکاران استان اصفهان از مجموع انگشتان دست فراتر میرود. در رشتههایی همچون دوومیدانی، وزنه برداری و تکواندو باید کارهای ویژه تری صورت بگیرد زیرا میتوانیم شانسهای بهتری در آینده داشته باشیم.
دغدغه اصلی من در این مدت دوساله که خدمت رسان جامعه جوانان و رزشکاران هستم، ایجاد و تزریق انگیزه در ورزشکاران بوده است. تلاش کرده ام ورزشکاران را ببینم و از نظر مادی و معنویی مورد حمایت قرار دهم. آمار و ارقام نیز نشان از این موضوع دارد.
ایمنا: نقش باشگاههای بزرگ سپاهان و ذوبآهن در اعتلای ورزش استان اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
محمدی: در کنار دو باشگاه سپاهان و ذوبآهن باید نام گیتیپسند را نیز قرار دهیم زیرا باشگاه کاملاً خصوصی و موفقی است که در چندین رشته تیم داری میکند. باشگاههای خصوصی دیگری در استان وجود دارد که در حال اضافه شدن به جرگه باشگاهای بزرگ خصوصی هستند. باشگاههای سپاهان، ذوبآهن و گیتیپسند نمود باشگاهداری در بخش ورزش حرفه ای و قهرمانی هستند.
شکل مدیریت و کاری در باشگاه سپاهان، در ایران منحصر به فرد است. هیچ باشگاهی در ایران وجود ندارد که همچون سپاهان این تعداد از رشته ورزشی، ورزشکار و تیم را پوشش دهد. باشگاه ذوبآهن نیز در گذشته چنین بود اما در حال حاضر تعدادی از رشتهها را حذف و تعدیل کرده است. باشگاههای خصوصی اصفهان نمونه باشگاهداری موفق در کشور هستند.
در ادارات کل بخشی به نام ورزش حرفهای تعریف نشده و ماموریت اصلی و اساسی ادارات کل توسعه ورزش همگانی است، اما در قاب ورزش قهرمانی هیئتهای ورزشی تحت نظارت اداره کل فعالیت میکنند. در قالب ورزش حرفهای نقش باشگاهها پررنگ بوده و نقش اصلی را ایفا میکنند.
در رشته کشتی باشگاه سپاهان در یکی دو سال گذشته ضمن تیمداری، قهرمانی لیگ کشور را کسب کرده است. نقش باشگاه سپاهان در رشته ووشو به خوبی پررنگ و قابل مشاهده است. در ورزش باستانی که نماد پر افتخار ورزش کشور است، باشگاه سپاهان تیم داری میکند.
باشگاههای ما در قالبی که باید نقش خودشان را ایفا کنند به خوبی فعالیت میکنند. باشگاهی همچون سپاهان در کشور نداریم. استقلال و پرسپولیس که در چند روز گذشته به بخش خصوصی واگذار شدهاند تنها در رشته فوتبال آقایان تیم داری میکنند. سپاهان در بیش از ۲۰ رشته ورزشی در دوبخش آقایان و بانوان تیم داری میکند. ذوبآهن نیز در چند رشته تیم فعال دارد. گیتیپسند در رشتههای والیبال، فوتسال و هندبال تیمداری میکند.
الگوی باشگاه داری استان اصفهان الگوی موفقی است. قبل از حضور در اداره کل در باشگاه ذوبآهن توفیق خدمتگذاری را داشتم و میدانم باشگاهها چه نیازهایی دارند و چه حمایتهایی لازم است تا بتواند فعالیت خود را به خوبی پیش ببرند. تلاش کردهام تا ضمن حضور در کنار باشگاهها حمایت لازم را داشته باشم تا مسائل را رفع و رجوع کنیم و مسیر کسب موفیتشان هموار و تسهیل شود. زمانی که باشگاهها دغدغهای از نظر حوزه مدیریتی و نظارتی نداشته باشند کارشان را بهتر پیش میبرند.
ایمنا: به عنوان سکاندار ورزش اصفهان استمرار موفقیتهای باشگاههای اصفهان را در چه موضوعی مبینید؟
محمدی: نقش اداره کل ورزش، نقش حمایتی است و نباید هیچ نقش دخالتی و اجرایی داشته باشیم، بنایی نیز برای ورود به این حوزه نداریم. باشگاههای ما در بخش مدیریت از ثبات نسبی خوبی برخوردار هستند. همان طور که معتقد هستیم هیئت ورزشی باید سکاندارش را به عنوان رئیس بشناسد تا برنامه ریزی و مدیریت امور را داشته باشد، قطعاً باشگاهها نیز زمانی که بدانند یک مدیر عامل دارند و این شخص با قدرت کارش را انجام میدهد شخص سکاندار میتواند تصمیمات خوبی بگیرد و ورزشکاران را به سمت ساحل موفقیت هدایت کند.
با وجود مدیر عامل باثبات و موفق در امور اجرایی، دغدغه های هواداران و مردم برطرف میشود و آرامش خاطر برای ورزشکاران و خانوادها ایجاد میشود. همه خواسته و تلاش ما در جهت کمک، حمایت و رفع مشکلات بوده است. مداوم از سوی اداره کل اعلام شده اگر نیاز که همراهی و یاری ما است، بدانند که ما پشتیبان آنان هستیم. سعی شده ارتباطمان را در این خصوص با مجموعه ها به شکلی قوی حفظ کنیم.
ایمنا: با توجه به سابقه حضور در باشگاه ذوبآهن، نظرتان در خصوص اتفاقات اخیر این باشگاه همچنین عملکرد نیما نکیسا چیست؟
محمدی: از وضعیت داخلی، شرایط و تراز مالی باشگاه ذوبآهن هیچ اطلاعی ندارم و نمیتوانم قضاوتی انجام دهم. آن چیزی که از قدیم و زمان حضورم در این باشگاه در ذهن دارم این است که اگر در ذوبآهن مدیریت و مجموعه تیم مدیریتی که مستقر و در حال فعالیت است در موقعیتها و بزنگاههای تصمیم گیری حوزه مالی، دقت نظر کافی را نداشته باشد با توجه به وضعیت مالی که سهام دار عمده این کارخانه دارد و شرایطی که حاکم است، قطعاً با مشکل مواجه میشود.
روزی که من در این باشگاه حضور داشتم میزان بدهی سنواتی و فصل جاری که در آن قرار داشتیم قابل توجه بود. بزرگترین هدف و تلاشمان حفظ مجموعه ذوبآهن بود و در کنار آن جراحی مالی سنگینی که انجام دادیم باعث شد خیلی مشکلات و مسائل مالی که انباشت چندساله داشت بر طرف شود و بدهی ها از بین رود.
امروزه نیز مدیر عامل وقت به همراه تیم مدیریتی باید به همان نحو ایفای نقش کند و مسائل مالی حال و آینده را در نظر بگیرند تا روال امور و ادامه حیات باشگاه با مشکل مواجه نشود.
در روزی که سکان باشگاه ذوبآهن را تحویل گرفتم ادامه حیات باشگاه با مخاطرات زیادی همراه بود. تلاشمان بر این بود که به دور از ایجاد هیجان مسائل را مدیریت کنیم. به واسطه هیجانی که در ورزش وجود دارد خیلی از مسائل اگر اطلاع رسانی عمومی شوند، نتیجه عکس دارد و روحیه ناامیدی بین تیم و ورزشکاران ایجاد میشود.
اگر چنین اتفاقی در ورزش رخ دهد، جمع کردن وضعیت و ادامه مسیر با مشکل روبه رو شده و غیر ممکن است. در آن زمان علیرغم مشکلاتی که وجود داشت و به سختی مسیر را طی میکردیم به نوعی با سیلی صورتمان را سرخ نگه داشته بودیم تا فضای روانی که در تیمها، ورزشکاران و پرسنل حاکم است یک فضای آرام و عادی باشد.
توصیه من به مجموعه مدیریتی باشگاه ذوبآهن این است تا مسائل فوق را مورد توجه قرار دهند. حال اینکه ما بتوانیم کارکرد مدیرعامل و تیم مدیرتی وی را مورد ارزیابی قرار دهیم، به این موضوع باز میگردد که ما اطلاعاتی دقیق و کافی از موضوعات درون باشگاه داشته باشیم. به حمدالله تیم فوتبال ذوبآهن با وضعیت خوبی در میانه جدول قرار دارد. هرچند چند هفتهای با مشکل مواجه بود و نتیجه خوبی کسب نشد، اما در چند هفته گذشته بازیهای حساسی را به سود خود تمام کردهاند. ثبات خوبی در تیم فوتبال ذوبآهن دیده میشود و با وجود اتفاقاتی که رخ داد ربیعی به کار خود ادامه داد و انصافاً نشان داد که مربی موفقی است.
کد خبر 749216